شاید اونجور که باید قدرتو من ندونسم حرفای بود توی قلبم من نگفتم نتونسم من به تو هرگز نگفتم با تو بودن ارزومه نقش اون چشمای معصوم لحظه لحظه روبه رو مه نیومد روی زبونم که بگم برای تو چی هسم که بگم دیونه ات هسم زندگیمو به تو بسم . تورو دیدم مثل اینه تار تنها شکستی من کلامی نگفتم که برام زندگی هسی.